نقد و بررسینقد و بررسی فیلم

نقد و بررسی انیمه The Boy and The Heron

قیمت لحظه ای ارزهای دیجیتال او ام پی فینکس

هایائو میازاکی بدون شک یکی از برترین و شاید بهترین انیمه‌ساز تاریخ باشد. شخصی که با خلق دنیاهای عجیب و جذاب، از همان اثر ابتدایی خود نشان داد که با بقیه هنرمندان این مدیوم تفاوت دارد. پس از یک وقفه طولانی، میازاکی برای ساخت The Boy and Heron از بازنشستگی درآمد. اثری که به‌معنای واقعی، ارزش این همه صبر کردن را داشت. با نقد و بررسی انیمه The Boy and Heron با تک‌شات همراه باشید.

انیمه پسر و مرغ ماهی‌خوار داستان پسری بنام ماهیتو را روایت می‌کند که پس از مرگ مادرش، پدرش با خانم دیگری ازدواج می‌کند و حالا باید کنار او زندگی کند. از همین جهت، آن‌ها به شهر دیگری می‌روند که به کارخانه‌ای که پدر ماهیتو در آنجا کار می‌کند، نزدیک‌تر باشد. همانند تمام انیمه‌های میازاکی، این محیط جدید یک سری قواعد و قانون خاصی دارد که آن را از دنیای پیرامونش جدا می‌سازد و با آمدن مرغ ماهی‌‌خوار، کم‌کم با این جهان آشنا می‌شویم.

در تناسب به آثار قبلی میازاکی، این انیمه شروع متفاوت‌تری دارد. ما زمان بیشتری را در محیطی عادی سپری می‌کنیم تا اینکه به جهان جادویی جدیدی که میازاکی خلق کرده است برسیم. این موضوع ممکن است برای بسیاری از طرفداران خسته کننده باشد، اما از نظر روایی دلیل و منطق خاص خود را دارد که در ادامه توضیح خواهم داد.

به دنیای ذهنی بزرگسالانه میازاکی خوش آمدید

بررسی انیمه The Boy and the Heron

بسیاری از انیمه‌های اولیه که میازاکی ساخته است را می‌توان به‌راحتی در کنار کودکان دید و از تماشای آن لذت برد. اما انیمه پسر و مرغ ماهی‌خوار جزء آثاری است که درک آن نیازمند یک ذهن بزرگسالانه است. نه‌تنها از نظر بصری ممکن است بعضی از سکانس‌ها برای افراد خردسال زننده باشد، بلکه بسیاری از موضوعات داستانی نیز برای آن‌ها قابل درک نخواهد بود.

مشخص است که میازاکی در هشتمین دهه زندگی خود به‌دنبال خلق آثار و داستان‌هایی است که بالاتر از همه، برای خودش با ارزشند. شخصیت اصلی داستان همانند میازاکی، پس از یک حادثه مجبور به ترک توکیو می‌شوند و به شهری نسبتا دور می‌روند تا زندگی آرامی داشته باشند. اما شخصیتی که بیشتر از همه به خود میازاکی نزدیک این پسر بچه نه، بلکه شخصی است که ماهیتو به‌دنبال آن می‌رود.

یکی دیگر از نکاتی که درک داستان انیمه را کمی پیچیده‌تر می‌سازد، جریان داشتن اتفاقات در دو دنیای موازی است. دنیایی که ماهیتو در اواسط انیمه بالاخره وارد آن می‌شود و دنیای حقیقی که در آن زندگی می‌کرد. با پیشروی داستان، این پیچ و تاب داستانی بیشتر می‌شود تا بالاخره در یک‌سوم نهایی انیمه به گره‌گشایی می‌رسیم که میازاکی به بهترین شکل ممکن آن را انجام می‌دهد.

تلفیق زیبای موسیقی با قلم جادویی استودیو جیبلی

انیمه The Boy and The Heron

استودیو جیبلی به‌خاطر سبک خاصی که در طراحی حرکات و همینطور شخصیت‌ها دارد شناخته می‌شود. می‌توان آثار این استودیو را به‌راحتی بین هزاران انیمه دیگر تفکیک کرد، حتی اگر آن را ندیده باشید. با وجودیکه در انیمه The Boy and Heron، شاهد امضاهای همیشگی میازاکی و این استودی هستیم، تکامل و نوآوری به وضوح در آن دیده می‌شود. مخصوصاً سکانس آغازین انیمه که ماهیتو به سمت بیمارستان آتش‌گرفته در حال حرکت است.

جو هیسایشی (Joe Hisaishi) وظیفه آهنگسازی این انیمه را برعهده داشت که با خیال راحت می‌توان گفت به بهترین شکل ممکن اصالت خود را انجام داده است. بسیاری از سکانس‌های انیمه The Boy and Heron به‌لطف موسیقی هیسایشی رنگ و بوی احساسات به‌خود می‌گیرد. موسیقی در سکانس‌ها دیکته می‌کند تا مخاطب با دیدن دنیا و شخصیت‌های جدید چه حس و حالی داشته باشند. جایی که استفاده از دیالوگ غیرضروری و اضافه است، این موسیقی است که به داد این انیمه می‌رسد تا احساسات را در تک‌تک لحظات آن جاری کند.

جایی برای فرار از واقعیت نیست

موجودات واراوارا

هنگام تماشای انیمه The Boy and Heron احساس می‌کردم یک لایه عمیق‌تری در داستان وجود دارد که بر روی فیلم سنگینی می‌کند اما هنوز با آن مواجه نشدیم. تا اینکه بالاخره به یک‌سوم پایانی انیمه می‌رسیم و جایی که جادوی میازاکی در اوج خودش قرار می‌گیرد. جایی که تازه متوجه می‌شویم این انیمه تلنگری است به همه ما انسان‌ها و بیشتر از همه به خود میازاکی؛ جایی برای فرار از واقعیت نیست.

یکی از اصلی‌ترین دلایلی که بسیاری از ما به آثار هنری علاقه‌مند هستیم و بسیاری دیگر دست به خلق چنین آثاری می‌زنند، گریختن از دنیای واقعی است. همه ما آرزوی دنیای فانتزی و رویایی را داریم که همه چیز آن‌‌‌طور که می‌خواهیم پیش برود. همه چیز عالی باشد و ما کنترل را در دست داشته باشیم. از همین جهت دست به خلق دنیاهایی در ذهن خود می‌زنیم تا زمانیکه که ناملایمتی زندگی بر ما چیره شد، به آنجا پناه ببریم.

این بخش از نقد، داستان انیمه را اسپویل می‌کند

هنگامیکه که بالاخره با عموی بزرگ ملاقات می‌کنیم، ناخودآگاه متوجه می‌شویم که این شخصیت درواقع میازاکی است. کسی که یک عمر تلاش کرده تا دنیای زیبا، رنگارنگ و خوش لعاب را خلق کند، اما به‌قول خود میازاکی، همه چیز روزی تمام می‌شود. میازاکی که یک عمر تلاش کرد و چندین و چند انیمه فوق‌العاده با دنیاهای فانتزی باورنکردنی را خلق کرد؛ در نهایت با این حقیقت تلخ مواجه شد. هیچ چیزی نمی‌تواند انسان را کاملا از واقعیت جدا کند.

واقعیت این است که دنیای ما بی‌رحم است، اما زیبایی‌های خودش را هم دارد. تلاش برای خلق یک دنیا یا زندگی رویایی دور از درد و رنج در هیچ جا امکان ندارد، حتی در دنیای فانتزی که میازاکی خلق می‌کند. شاید راه درست زیستن این باشد که فکر زندگی بی‌نقص را حذف کنیم و آن چیزی که جلوی مان هست را بپذریم. با بدی‌هایش کنار بیاییم و از زیبایی‌هایش لذت ببریم. چون در پایان، هیچ جایی برای فرار دائمی از واقعیت نیست.

جمع‌بندی

در جمع‌بندی نقد و بررسی انیمه The Boy and the Heron باید گفت که با یکی از عمیق‌ترین و تلخ‌ترین انیمه‌هایی است که میازاکی تا به امروز ساخته طرف هستیم. یک اثر بزرگسالانه خوش‌ساخت با هارمونی زیبا بین موسیقی و تصاویر زیبا. داستان این انیمه نیز شما را به ساعت‌ها فکر فرو خواهد برد، به‌شرطی که در تماشای آن حوصله به‌خرج بدهید.

مسعود کاظمی

هدف هنر رهاسازی لحظه‌ای آدرنالین نیست؛ بلکه خلق آرامش و شگفتی تدریجی و مادام‌العمر است. - گلن گولد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پنج − 1 =

دکمه بازگشت به بالا