آیا دوران شبکه های اجتماعی به پایان رسیده است؟
در دنیای فعلی، شبکه های اجتماعی مثل انستاگرام، فیسبوک و توییتر بخش بزرگی از زندگی شخصی و کاری ما را تشکیل میدهد. دیگر کسی نیست که با این برنامهها و فضای درون آنها آشنایی نداشته باشد. فضایی مجازی برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات از کارهایی که کردیم، برنامههایی که داریم یا حتی انجام تبلیغات درباره برَند و فروشگاه شخصی که اداره میکنیم. با پیشرفت هوش مصنوعی، این شبکه های اجتماعی اعتیادآورتر از قبل شده و با دقت فراوان محتوایی را به ما نشان میدهد که مطمعن شود ما وقت بیشتری را در آن برنامه صرف خواهیم کرد.
اما شبکههای اجتماعی قبلا اینطور نبود. در اوایل این شبکهها صرفا وسیلهای بود برای ارتباط گرفتن با یکدیگر. با دوست و فامیلی که کیلومترها دور از ما زندگی میکنند. با خبر شدن از وضعیت اقتصادی و سیاسی یک شهر و کشور دیگر. ولی در حال حاضر این شبکهها تبدیل شده است به پیست مسابقه که کاربران آنها در رقابتند تا کی بیشترین لایک را دریافت میکند، کی بیشتر از همه فالور جذب میکند و کی بیشتر از همه محبوب است. اخیرا مجله معتبر Economist مقالهای درباره پایان دوران شبکههای اجتماعی تحت عنوان «پایان فضای مجازی» منتشر کرده است. از آنجایی که این مقاله در دسترس همگان قرار ندارد، تصمیم گرفتیم آن را برای شما ترجمه کنیم. با تک شات همراه باشید.
پایان دوران فضای مجازی و اجتماعی
20 سال از شروع فعالیت شبکه اجتماعی فیسبوک میگذرد. این شبکه اجتماعی در تاریخ 4 فوریه شروع به فعالیت کرد و از همان زمان تا حالا حواشی و نگرانیهای زیادی را خلق کرده است. سال گذشته بود که پای مارک زاکربرگ، موسس فیسبوک و فضای مجازی مدرن به اتهام پخش محتوای تخریبکننده به دادگاه آمریکا کشیده شد. چند روز پس از این دادگاه، زاکربرگ اعلام کرد که ارزش کمپانی مادر فیسبوک، انستاگرام و واتساپ، یعنی Meta به رقم 1.2 تریلیون دلار رسیده است. با وجودیکه این برنامهها روزانه میلیونها کاربر فعال دارد، بهصورت نامحسوس و آهسته درحال تغییر کردن است. این فضای مجازی و اجتماعی آن چیزی نیست که بیست سال پیش آن را میشناختیم.
وقتی فیسبوک تازه فعالیت خود را آغاز کرده بود، هدف آن ترکیب کردن ارتباطات شخصی و ارتباطات جمعی بود. یک نوع ارتباط جدید که در عین حال که شخصی بود در یک اجتماع کوچک به اشتراک گذاشته میشد. حالا، این ترکیب درحال فروپاشی است. در حال حاضر شاهد جدا شدن ارتباط گرفتن شخصی و ارتباطات جمعی هستیم. زمانی هدف ما از چک کردن فیسبوک و انستاگرام با خبر شدن از وضعیت دوستان مان بود. ولی حالا به لطف گزینههای جدید مثل ریلز، این برنامهها تبدیل به یک تلویزیون همراه بیش فعال شده است. هر لحظه میتوانیم یک شبکه جدید را تماشا کنیم که محتوایی کاملا متفاوت را در کمترین زمان ممکن ارائه میکند.
دیگر کمتر کسی از فضای مجازی برای پخش اعلانهای شخصی درباره یک دورهمی دوستانه یا مهمانی استفاده میکند. اگر کسی بخواهد دوستان خود را بهصورت جمعی دعوت کند، در یک گروه تلگرام یا واتسآپ آن را اعلام میکند یا به همه دوستان خود ایمیل میفرستد. فضای مجازی و اجتماعی که آقای زاکربرگ آن را «میدان اصلی شهر» میداند در حال تغییر است و با این تغییر یک سری مشکلات جدیدی قرار است گریبانگیر ما شود.
شاید با خودتان بگویید این تغییر چه ربطی به ما دارد؟ ربطش در این است که در حال حاضر تجربه اصلی ما از انترنت فضای مجازی است. ده سال قبل فضای مجازی بخشی از انترنت بود که در طول روز شاید یک الی دو ساعت از وقت ما را میگرفت. در بقیه موارد باید به سایتهای مختلفی سر میزدیم تا از اخبار و اتفاقات دنیا با خبر شویم. ولی همه این موارد حالا در شبکه های اجتماعی رخ میدهد.
در حال حاضر شبکه اجتماعی فیسبوک نزدیک 3 میلیارد کاربر دارد. طبق آماری که کمپانیهایی مثل اپل و سامسونگ منتشر کردهاند، نزدیک 50% از زمانی که صفحه گوشی روشن است، مشغول استفاده از شبکههای اجتماعی هستیم. به عبارتی بسیاری از ما یک سوم از زمان بیداری خودمان در روز را صرف این برنامهها میکنیم. چیزی که این آمار را ترسناک میسازد، افزایش 40% آن نسبت به آمار سال 2020 است.
زمانی که تمام دنیا بخاطر پاندمی کرونا به قرنطینه رفت، بسیاری از کارها به صورت آنلاین پیش میرفت. از آن زمان به بعد، میزان استفاده از برنامههای اجتماعی مثل فیسبوک و انستاگرام به مراتب بیشتر شده است. این موضوع در نحوه تبلیغات و ارتباط گرفتن سیاستمداران نیز تاثیرگذار بوده است. بسیاری از سیاستمداران دنیا مثل دونالد ترامپ و نارندرا مودی کمپین تبلیغاتی خود را از این شبکهها شروع کردهاند.
اما قابلیت و گزینهای که این شبکه های اجتماعی را از ماهیت و هویت اصلی آنها دور کرده است، ویدئوهای کوتاه و سریع است. این نوع از ویدئوها توسط برنامه تیکتاک شهرت جهانی پیدا کرد و سریعا بقیه شبکههای اجتماعی مثل فیسبوک، یوتیوب و انستاگرام گزینه شبیه آن را با نامهای ریلز و YouTube Short اضافه کردند. انتخاب و ترتیب این ویدئوها برعهده یک هوش مصنوعی فوقالعاده زیرک است. این هوش مصنوعی بر اساس تاریخچه جستجو و محتوایی که دوست دارید، ویدئوهایی را برای شما نشان میدهد که مطمعن است شما آن را تماشا میکنید.
اگر دقت کرده باشید، شما محتوایی که فالو کردید را تماشا نمیکنید، بلکه محتوایی که هوش مصنوعی برای شما در نظر گرفته است را مشاهده میکنید. درواقع شما دیگر به شبکه های اجتماعی بخاطر احوال گرفتن از دوستان خود سر نمیزنید، بلکه برای سرگرم شدن و دیدن ویدئوها سراغ آن میروید. در عین حال، علاقه کاربران به اشتراک گذاشتن کارهای روزانه و برنامههایشان در صفحه اجتماعی کاهش چشمگیری داشته باشد.
در سال 2020، نزدیک 40% کاربران شبکه های اجتماعی علاقه داشتند که اتفاقات زندگی خود را در صفحه خود ذخیره کنند و با بقیه به اشتراک بگذارند. اما این رقم در سال 2023 به %28 کاهش یافته است. حالا که ماهیت اصلی شبکههای اجتماعی کاملا تغییر کرده است، پس دوستان و خانواده چطور از اتفاقات زندگی مان با خبر شوند؟ اینجا است که بحث مهاجرت این مباحث از فیسبوک و انستاگرام به برنامههایی چون تلگرام و واتساپ پیش میآید.
بسیاری از ما در تلگرام و واتساپ گروههایی داریم که در آن با دوستان خود صمیمانه صحبت و بحث میکنیم. یکی از نکات مهم این برنامه این است که برای شما محتوایی را نشان نمیدهد که انتخاب نکردهاید. در انستاگرام و فیسبوک هوش مصنوعی تصمیم میگیرد کدام عکس و ویدئو را اول ببینید. اما در این برنامهها پیامها و محتوا بر اساس زمانی که برای شما ارسال شدهاند ترتیب میشود.
از سوی دیگر، این گروهها به مراتب میزان سمی بودنشان کمتر است. بهعنوان مثال، یک خبر جنجالی سیاسی یا اجتماعی ممکن است در توییتر یا فیسبوک بازخورد میلیونی داشته باشد و چندین روز درباره آن بحث صورت بگیرد چون در یک فضای سمی منتشر شده است. اما اگر همین خبر را در یک گروه کاری یا گروه دوستان ارسال کنید، بسیاری از افراد این گروه به آن حتی توجه نخواهند کرد. در نتیجه قرار نیست درگیر یک سری بحثهای سمی شوند که در نهایت تاثیر منفی روی روح و روان آنها بگذارد.
شبکههای اجتماعی شبیه اتاق پژواک عمل میکند. هر چیزی را که به آن بگویید، چند بار به درجات مختلف برایتان تکرار خواهد کرد. مشکل اصلی جایی است که الگوریتمهای این شبکههای اجتماعی محتوایی را برایتان نشان میدهد که اصلا ربطی به محتوایی که فالو میکنید ندارد. در نتیجه شما در معرض میلیونها محتوا با اطلاعات مختلف قرار میگیرید که اصلا قصد دریافت آنها را نداشتید.
اما این کوچ از شبکههای اجتماعی به پلتفرمهایی مثل تلگرام و واتساپ نیز مشکلات خود را دارد. بزرگترین مشکلی که ممکن است این گروهها در مقیاس بزرگ ایجاد کند، پخش اخبار دروغین است. معمولا در شبکههای اجتماعی مثل فیسبوک و توییتر، خیلی سریع میشود جلوی انتشار اخبار دروغین را گرفت و حتی خود شبکه بهصورت خودکار این اخبار را حذف کند. اما این موضوع در گروه و کانالهای تلگرامی که صدها هزار کاربر دارد امکانپذیر نیست. چون اجازه دسترسی به محتوای گروه و کانالهای شخصی در دسترس همگان نیست و صرفا افراد مشخصی در آن حضور دارند. تنها راه جلوگیری از این اخبار گزارش کردن آن است که این پروسه ممکن است چندین روز طول بکشد که تا آن زمان، خبرهای دروغین همه جا پخش شده است.
پاندمی کرونا یک نمونه بسیار خوب آن است. با وجودیکه هزاران مطلب دروغین و غیرقابل استناد در فیسبوک، توییتر و انستاگرام پخش میشد، این شبکهها خیلی سریعتر جلوی آنها را میگرفتند. از سوی دیگر، جلوگیری از انتشار اخبار دروغین که در کانالهای تلگرامی پخش میشد به مراتب سختتر بود. در واقع بسیاری از اطلاعات نادرستی که بین مردم دست به دست میشد از تلگرام و واتساپ نشات میگرفت تا فیسبوک و توییتر.
اما مشکلی که شبکههای اجتماعی امروزی دارد نحوه ترند و وایرال شدن محتوا است. ده سال پیش اگر ویدئویی وایرال یا معروف میشد، این کاربران بودند که با اشتراک گذاری آن منجر به دیده شدن آن میشدند. اما امروز صرفا دیده شدن یک محتوا کافی است تا ترند شود. الگوریتمهای انستاگرام طوری کار میکنند که داغترین و جنجالیترین خبر و محتوا بیشتر بازدید بخورد تا محتوایی صحت آن تایید شده است.
مارک زاکربرگ در مصاحبهای گفته بود که قصد دارد فیسبوک شبیه روزنامه شخصیسازی شده برای هر شخص باشد. مشکلی که این نوع الگوریتم و دیدگاه ایجاد میکند این است که یک شخص فقط از یک بخش خاص موضوع که دوست دارد خبردار میشود. بهعنوان مثال اگر شخصی طرفدار یک جبهه سیاسی باشد فقط محتوای مربوط به آن را خواهد دید و هیچ اطلاعی از دیدگاههای سیاسی دیگر نخواهد داشت.
مشکل اصلی شبکه های اجتماعی این است که از یک پلتفرم برای انتشار خبر و اطلاعات تبدیل به یک پلتفرم سرگرمکننده شده است. طبق گزارشها، در سال 2018 نزدیک 28% بزرگسالان در این شبکهها اخبار مختلفی را نشر و بازنشر میکردند. در حال حاضر این رقم به 19% کاهش یافته است که نشان میدهد شبکههای اجتماعی دیگر آن فضای انتشار اخبار و اطلاعات ده سال گذشته را ندارد.
در نتیجه افراد به نزدیکترین گزینه قابل تعویض که تلگرام و واتسآپ باشد رو میاورند. در این برنامه خیلی سریع جدیدترین اخبار را به دور از نظر و حواشی دیگران دنبال میکنند و تمام. بهایی که قرار است برای این تعویض پلتفرم بپردازیم صحت اخباری هست که دریافت میکنیم و حقیقتا بسیاری از افراد وقت یا حوصله تایید کردن این اخبار را ندارند و همان چیزی که برایشان نشان داده شده است را قبول میکنند.
جمعبندی
مشخص است که در یک دهه اخیر شبکه های اجتماعی از هدف اصلی خود دور شده و درحال حاضر بیشتر به یک پلتفرم سرگرمکننده تبدیل شدهاند. کاربران دیگر علاقهای به انتشار اتفاقات روزمره و احساسات خود در شبکه اجتماعی ندارند و ترجیح میدهند این کار را در گروههای تلگرامی و واتساپ انجام دهند. مشکل اصلی این کوچ بزرگ سخت شدن جلوگیری از انتشار اخبار دروغین است. وقتی انتشار اخبار از شبکههای اجتماعی به گروههای واتساپ و تلگرام که توسط این شرکتها محافظت میشوند منتقل شود، انتشار اخبار دورغین بسیار آسانتر خواهد شد. در حال حاضر فقط یک چیز در این مبحث مشخص است و آن هم مرگ شبکههای اجتماعی است که در یک دهه گذشته میشناختیم. قرار نیست این شبکههای اجتماعی جایی بروند، صرفا قرار است دیگر آن فضایی که با آن آشنا بودیم نباشند و این تغییر آهسته و پیوسته درحال رخ دادن است.